بی همتا
درباره وبلاگ


سلام.اول از همه اینکه به وبلاگ خودتون خوش اومدین.دوم اینکه هرکی وارد این وبلاگ میشه نظر یادش نره.نظر ندین راضی نیستم رمان بخونین.تو این وبلاگ رمان خودمو با رمانای نویسنده های دیگه می ذارم.نظرتون برام خیلی مهمه مخصوصا در مورد رمان خودم.دیگه اینکه اینجا رو مثله وبلاگ خودتون بدونید راحت پاتونو دراز کنید و رمان بخونید و دانلود کنید. تو گران مایه ترین تصویری،من اگر قاب تو باشم کافیست،ای صمیمانه ترین آیت مهر،با صمیمانه ترین یاد به یادت هستم.

پيوندها
رمان خونه
دست نوشته های دختری که من باشم
♕ دلشکسته ها ♕
Asheghane
دخمل پسملا
کتاب خونه
ردیاب جی پی اس ماشین
ارم زوتی z300
جلو پنجره زوتی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بی همتا و آدرس bihamta77.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 38
بازدید دیروز : 41
بازدید هفته : 79
بازدید ماه : 79
بازدید کل : 94454
تعداد مطالب : 103
تعداد نظرات : 14
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


<-PollName->

<-PollItems->

نويسندگان
m-sh

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
شنبه 18 خرداد 1392برچسب:, :: 18:29 :: نويسنده : m-sh

اول می خوام رمانای محبوبمو بذارم تا رمان خودمو پیش خودم کامل کنم بعد براتون پست بذارم .قشنگترین رمانی که خوندم رمان گناهکار ازfereshte27.من عاشق رماناشم.گناهکارش از همه قشنگ تره.عاشقشم.براتون رمان گناهکارو می ذارم البته همین جا از نویسنده گلش فرشته جون اجازه می گیرم.بای تا بعد.

 
شنبه 18 خرداد 1392برچسب:, :: 17:33 :: نويسنده : m-sh

سلام.بالاخره این امتحانای کوفتی تموم شد.امروز که اومدم خونه یه نفس راحت کشیدم.های.......هیچی به اندازه تعطیلی آدمو سرحال نمیاره.خب بی خیال این حرفا.اسم رمانم سربازی با چاشنی عشقه.عاشق این رمانمم چون می دونم جذاب میشه.

موضوع:عاشقانه،هیجانی،ذکر مشکلات در هر سنی که باشی،یه کوچولو باحال و کلکلی.

باید این نکته رو اضافه کنم که اتفاقات این رمان در آمریکا رخ می ده.پس هر کس می خونه نگه اینا چرا اینجورین و از این حرفا.این رمان بیرون از ایران اتفاق می افته و باید ذکر کنم اصلا حقیقت نداره و بنده از تخیلاتم براتون می نویسم.پس کاملا تخیلیه.هنوز عکسی واسه شخصیت هام انتخاب نکردم پس هروقت تونستم عکس از شخصیت ها میذارم.چون شخصیت ها خیالی هستن و ویژگی هاشون هم خیالیه پس باید یکی رو تو واقعیت پیدا کنم تا مثل اونا باشه پس زمان میبره.

اگه گفتین وقت چیه؟خلاصه داستان!!!!

خلاصه داستان:6 تا پسرن.رفیق فابریک همدیگه.همه جا باهمن.18 سالشون که میشه موقع سربازیشون میرسه.با پارتی که داشتن همه باهم میرن یه منطقه نظامی اما این منطقه نظامی واسه اینا توی یه شهر دور افتاده و پارتیشون هرکاری می کنه نمی تونه اونا رو منتقل کنه به یه شهر دیگه نزدیک شهر خودشون.بنابراین اونافکر می کنن با فلاکت تمام زیر دست یه سرگرد بداخلاق قراره دوران سربازیشونو بگذرونن اما سرنوشت بازی قشنگتری براشون در نظر گرفته.چیزی به نام عشق.....

 
چهار شنبه 4 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 14:46 :: نويسنده : m-sh

 

سلام سلام سلام....حالتون چه طوره؟این وبلاگ منه و رمانایی که خودم می نویسم رو توش قرار میدم...

 

من به تازگی به نویسندگی رو آوردم و یکی از رمان هام هم توی 98iaمی نویسم.اسم رمانم گروگان گیریه.یه وبلاگم جدا واسه این رمانم دارم.اینم آدرسش:www.hamghadam1377.loxblog.com

خب من توی این وبلاگ رمان گروگان گیری رو نمیذارم ولی رمانای دیگم رو میذارم.می خوام یه رمان رو شروع کنم .البته هنوز اسم نداره ولی موضوعش متفاوته.بعد امتحانای ترم میام.

فعلا بای تا بعد.

 

 

صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد